مازندران
مدت ها پس از غلبه آريايی های مهاجر و مهاجرت بوميان اين منطقه، ساکنين جديد نيز خود زير فرمان هخامنشيان قرارگرفتند. دركتبيه بيستون سرزمين مازندران به نام«پشتخوارگی» و در اوستا «پذشخوارگر» آمده به نظر می رسد كه جزو قلمرو اشكانيان بوده است. در کتب تاريخی به جا مانده هم زمان با فتوحات مسلمانان، از سلسله های پادوسبانان، آلا باوند و افراسيابيان نام برده شده است، كه درطبرستان يا قسمتی از آن حكومت كرده استقلال نسبی داشته اند.
در سال 167 هجری قمری «وندادهرمز» سلسله مستقلی در طبرستان تأسيس كرد. در قرن چهارم و پنجم هجری، طبرستان ميدان كشمكش سلسله آل زيار و آل بويه از يك طرف، و سامانيان و غرنويان از طرف ديگر شده و اغلب اوقات طبرستان تحت اداره امرای آل زيار بود. در سال 426 هجری قمری، سلطان مسعود غزنوی از طريق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زيادی به اهالی آن سامان وارد آورد.
هنوز اين خرابه ها ترميم نشده بود كه طغرل اول مؤسس سلسله سلجوقی به گرگان و طبرستان حمله ور شد. در سال 606 هجری قمری طبرستان از جمله «كبود جامه» به دست سلطان محمد خوارزم شاه افتاد و سپهبد كبود جامه بنام «ركن الدين كبود جامه» و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزم شاه اسير شدند. زمانی كه سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهيان مغول فرار می كرد، ركن الدين، مغولان را به جايگاه سلطان محمد هدايت كرد و بر اثر اين خوش خدمتی، از طرف مغولان به حكومت كبود جامه رسيد و سرانجام توسط تيموريان بساط حكمرانی آن ها نيز برچيده شد. بعد از درگذشت امير تيمور، سادات مرعشی با كسب اجازه از شاهرخ ميرزا (850- 807 هـ. ق) به مازندران برگشته به عنوان اميران باج گذار اين نواحی سلطنت كردند.
پس از برچيده شدن بساط حكومت ملوك الطوايفی طبرستان كه تا سال 1006 هجری قمری ادامه داشت، اين منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطين بعدی سلسله صفوی قرار گرفت. شاهان صفوی در درازای هر سال چندين بار به عنوان شكار و يا پس از احداث فرح آباد جهت استراحت به اين منطقه سفر می كردند.
نادرشاه افشار برای مقابله با دشمنان به ويژه دشمنان شمالی و روس ها، در مازندران يك كارخانه كشتی سازی داير كرد و بر رونق هر چه بيشتر منطقه افزود. از دوره فتح علی شاه قاجار به منطقه سرسبز و زيبا و دل انگيز مازندران، به عنوان يك منطقه استراحتی – تفريحی توجه گرديد و ناصرالدين شاه طی دو سفر دستور تعمير راه ها و كاروان سراها را صادر كرد.
کوه ها، غارها، دشت ها،دره هاو جلگه ها
مهم ترين ارتفاعات استان مازندران به سه دستهي كلي تقسيم مي شوند.
1ـ چندين رشتهي فرعی از رشته كوه هاي البرز كه جهت آن ها از جنوب به شمال و متمايل به باختر است در سمت شهرستان ساری قرار گرفته كه مرتفع ترين قلل آن قله كوه سفيد، بادله كوه، داراب كوه و كوه جنگی درجنوب دهستان چهاردانگه و نيز قله چلم كوه واقع بين دره زارم رود و گرماب رود است.
2ـ خط الراس رشته كوه هاي البرز در 60 كيلومتری شهرستان تنكابن که به موازات با ساحل كشيده شده و مرتفع ترين قله آن تخت سليمان است. شعب متعدد ديگری از رشته اصلی البرز نيز در اين شهرستان وجود دارد كه شيب آن ها به سمت دريا متمايل بوده و به تدريج كه به دريا نزديك تر شود، جنگل های آن انبوه تر می شود.
3ـ در شهرستان نوشهر نيز سه رشته كوه از رشته كوه هاي البرز كشيده شده است.
الف: رشته اول موازی با ساحل دريا که مرتفع ترين قلل آن قله شور و قله كلارآباد در جنوب صلاح الدين كلا است.
ب: رشته دوم تقريبا موازی با رشته اولی که مرتفع تر از آن است و قله های مهم آن عبارت اند از: شاه كوه، فرق كوه و سياه سنگ.
ج: رشته سوم از دو رشته اول و دوم مرتفع تر و خط الراس آن حد طبيعی بين استان مازندران و استان تهران است؛ مرتفع ترين قله آن تخت سليمان در جنوب كلاردشت و كندوان قرار دارد.
رشته كوه های البرز در خاور دره سفيد رود به موازات سواحل جنوبی دريای خزر تا دره گرگان كشيده شده و مانند قوسی بلند و عظيم بين جلگه مازندران و فلات مركزی ايران قرار گرفته است. ارتفاع آن از ساحل تا دريای خزر به طرف جنوب با شيب های تندی افزايش می يابد. اين رشته كوه ها به چندين رشته كوه فرعی كه در جهات مختلف كشيده شده اند؛ تقسيم می شود. عمده ترين اين رشته كوه های فرعی عبارت اند از: رشته كوه های ديلمان و لاهيجان، كوه های تخت سليمان و كلارستان، کوه های خلنو، توچال و كلون بسته، كوه های لار و دماوند، كوه های خنسك و شادكوه.
در پيچ و خم بلندی های رشته كوه هاي البرز؛ غارهای متعددی وجود دارد كه بعضی از آن ها مامن و پناه گاه انسان ديرين و بعضی ديگر باروری اسپهبدان مازندران بوده است. عمده ترين اين غارها عبارت اند از: غار اسپهبد خورشيد، غار آب اسك، غار پيرزن خانی، غار ديو سفيد، غار كبجا كچال، غار يخ مراد، غارسياه پور، غار هيلدو و غار خرم آباد.
يكی از جلوه های جذاب طبيعت مازندران، ساختارهای توپوگرافيك آن است. دره ها و چشم اندازهای پيرامون آن، جلوه شگفت انگيز طبيعت بوده و از استقرارگاه های فراوان و چشم اندازهاي جذاب گردشگري برخورداراند. دره های مازندران به دو نوع دره هاي جنگلي و دره هاي كوهستاني تقسيم می شوند. دره های جنگلی در امتداد رودخانه ها كشيده شده و پيرامون آن ها را انبوهی از جنگل های بلند با پوشش گياهی متنوع فرا گرفته است. برخی از اين دره ها پهنای وسيعی دارند و بر روی آن ها، مزارع سرسبزی به شكل ويژه ای تراس بندی شده و مناظر بديعی را پديد آورده اند. از جمله اين دره ها می توان به دره های چالوس، تجن، تلار، نكا، جنت رودبار و دوهزار و سه هزار اشاره كرد. از ميان اين دره ها؛ دره چالوس با تونلی طولانی به دره رودخانه كرج متصل می شود و گردنه و آبشار هزار چم را همراه با چشم اندازهای بلند كوهستانی و جلوه های روستايی سحرانگيز در بر می گيرد و يكی از بی نظيرترين دره های جنگلی ـ كوهستانی جهان است. هم چنين درهي هراز كه بيش تر به دره چالوس شباهت دارد، دارای پيچ و خم های اعجاب آوری است كه هر بيننده ای را به تعجب و حيرت وا می دارد. مسافرت از طريق اين دره های طولانی برای هر گردشگري، تجربه ای جذاب و به ياد ماندنی است. دره های كوهستانی نيز در ميال قله هاي مرتفع قرار گرفته اند و جولانگاه رودخانه های دايمی پر آب و خروشانی هستند كه اطراف آن ها را باغ و مزرعه فرا گرفته است. خروش آب رودخانه ها، سرسبزی دامنه ها، صلابت ديواره ها، صعوبت صخره ها، شكوه قله ها، عطر وحشی گل ها و گياهان كوهستانی و رنگ لاجوردی آسمان همراه با مزارع و فضاهای روستايی، چشم اندازهای بی نظيری را پديد آورده اند. از جمله اين دره ها می توان به دره های اشكور، بلده، يوش، لار، تلما، اميری و دره ثبات كوه اشاره كرد. از ميان اين دره های كوهستانی، دره يوش ـ بلده و دره اشكور با چشم اندازهای بی نظير طبيعی، با شكوه ترين صحنه های طبيعت مازندران را به نمايش گذاشته اند. اگر ارتفاع زير 100 متر را به عنوان محدوده جلگه ای سرزمين مازندران محسوب كنيم، چندفضای جلگه ای متمايز قابل تشخيص است:
1- نوار باريك و كم پهنای رامسر ـ علم ده و گلوگاه ـ كردكوی كه به علت نزديكی ارتفاعات جنگلی به دريا، دارای شيب نسبتا تند و فضای بسيار محدود دشتی است. پهنای محدوده های فوق بين 3 تا 5 كيلومتر و درازای مسير آن ها بيش از 150 كيلومتر است.
2- جلگه وسيع و طولانی آمل ـ بابل و ساری ـ بهشهر كه در مصب رودخانه های هراز، بابل، تجن و نكا تشكيل شده و دارای پهنايی بين 20 تا 50 كيلومتر و درازای بيش از 120 كيلومتر است. اقليم جلگه های مازندران معتدل گرمسيری است و از باختر به خاور دمای آن افزوده می شود و به همان نسبت نيز ميزان بارندگی از باختر به خاور كاهش می يابد و درنتيجه از رطوبت هوا نيز كاسته می شود.
3- جلگه هاي نواحي خاوري كه در اين نواحي با كاهش جنگل و پوشش گياهی روبه رو هستيم. جلگه های مذكور محل استقرار روستاها و شهرهای مهم استان مازندران است كه عمده صنايع و مراكز اقتصادی و خدماتی را نيز در خود جای داده اند. جلگه باريك باختری به علت نزديكی به دريا و ارتفاعات و بارندگی زياد، سرسبز و چشم اندازهای متنوعی دارد. به طوری كه چشم اندازهای جنگلی و دريا، شالی و مركبات و حتی باغ هاي چای همراه با بريدگی هايی در ارتفاعات جنگلی ديدنی است. در جلگه های ميانی و باختری به علت فاصله زياد دريا با ارتفاعات، مناظر ديگری پديد آمده است. مثلا در چشم اندازهای جلگه ميانی، با مزارع وسيع شالی و باغات فشرده مركبات و مزارع گندم و توتون روبه رو هستيم، در حالی كه جلگه باختری مزارع وسيع گندم، پنبه، دانه های روغنی، سبزيجات و صيفی جات فراوانی دارد
رودخانه هاي پرشمار استان مازندران پس از عبور از دره ها، جلگه ها و ميان شهرها و طراوت بخشيدن به اين نواحي به درياي مازندران ختم مي شوند. برخی از آن ها خروشان و برخی آرام و كم آب هستند. تمامی اين رودخانه ها زيستگاه انواع ماهی و آبزيان محسوب می شوند. بعضی از آن ها قابليت و جاذبه های توريستی شگفت انگيزی دارند و تعدادی ديگر نيز محل صيد ماهی و شكار پرندگان بومی و مهاجرهستند. برخي از مهم ترين رودخانه هاي جاري در سرزمين مازندران عبارت اند از: آب تير جاری، آستانه، آب پردمه، آب رزان، آب سفيد، آب مشک عنبر، آلش رود، آبندان، آب سياه خانی، آسياب رود، آرود، آذر، آريم، آب دوله سرا، آب شيرين، آب گنزاسرا، امير رود، انگوران، اولا، ايليکا، اشک، انگتارود، ايزده، ازرود، اسکليم، اسب نيزه رودبار، ارمو، ازارود، انگه رود، اوز رود رم، بابل رود، بزدره، بور طلا، بائو رود، باريک رود، بابل، بابلک، بزرود، بولک بزلا، برار رود، به سرا، بتاهر کلا، پسرود، پلنگ رود، تجن، تنگ کاورد، تاج رود، تلخ رود، تاره رود، تالار، تجون، توجی، تی رم، تنگه چال، تيله رود، تنگه، جاليسان، چالوس، چاله، چهار باغ، چشمه كيله، چلو رود، چالک رود، چرات، چالوس، حاجی لر، حاجی ماه رود، خيررود، خوش رود، خوش رود، خشکه رود، خير رود، دره فک بن، دلی چای، دره ببر چشمه، ديو آسياب، دريا سر، دو هزار، دلاور رود، رودخانه فريم، روشن آب، رادکان، رستم رود، رهار زرين گل، روشن آب، زارم رود، زانوس، زوات، سرد آبرود (كلاردشت)، سرخ آباد، سياه رود، سجارود، سالار دره، سرم، سرخ دره، سرداب رود، سفيد رود، سه سنگ، سلطان ميدان، سجاد رود، سياهرود، سياهرود، سه هزار، شيرين رود، شيخ علی تنگه، شش رودبار، شيرود، شور کلا رود، صفارود، صفا رود، ظالم رود، عمرک، فيروز آباد، فسا رود، کاری، کيسه رود، کزرو، کلا رود، کجور، کل رود، کلياک، کليک، کنس رود، کی کو، کياسر، کياکلا، کزرو، کبير، کرسنگ، کسليان، کل فسه، کلاک دره، کاظم رود، گرما رود، گرماب رود، گرم رود، گرم دره، گل بند، گلند رود، لاجيم، لار، لکشا، لنگر لجينی، لار، لاويج رود، لور، لاک تراشان، لگا رود، لاسم، ماشلک، منجير، ميان رودبار، ميش ور، ماشك، منگول دره، می دره، متالون، موسی نهر، نمك آبرود، نشتارود، نكا رود، نشل، نور رود، نکا، نافلا رود، نمک آب، نمارستاق، نوج رود، نور رود، نوشا، نوک رود، ورا رود، ولم رود، وازرود، هراز، هردو رود، هترود، يال رود، هريسک و هنسک رود.
در دل طبيعت استان مازندران به ويژه درمناطق كوهستانی، تعدادی چشمه معروف و شناخته شده وجود دارد كه مورد استفاده مردم قرار مي گيرند. برخی ازاين چشمه ها بسيار پر آب هستند كه به آن ها رود گفته می شود و برای كشاورزی مورد استفاده قرار می گيرند و برخی ديگر خواص درمانی دارند. از جمله كانون های چشمه خيز می توان مناطق جنت رودبار، اشكورات، دو هزار، سه هزار، كلاردشت، بلده، كجور، لار، لاريجان، گلوگاه، آلادشت، سوادكوه، كياسر، جنگل های نكا و بهشهر اشاره كرد كه چشمه سارهای زيادی در سرتاسر آن ها می جوشد و فضای دل پذيری را فراهم می سازد. تعداد كل چشمه های شمارش شده استان به چند صد چشمه می رسد كه بيش تردر شهرستان های رامسر، تنكابن، چالوس، نوشهر، آمل، بابل، ساری و بهشهر واقع شده اند. چشمه های بزرگ استان مازندران عبارت اند از:
چشمه های سعدين، چانوسر، غلغله سر، هفت خال، واسكی كسرو، ميان خونی، چشمه خونی، فك چشم، شمس رود، ركن دشت، ينچه خواجه، ترخون، عاليواگ، هفت خونی، هلی كتی چشمه، آعوركتی، شهربند، قلعه چشمه، چشمه شهرك، رودگ، آسپه آو و دارو، چشمه سرچشمه.
علاوه بر چشمه های طبيعی فوق، در دامنه های مركزی سلسله جبال البرز و قله آتشفشان خاموش دماوند كه مرحله گوگردزدايی را طی می كند، تعداد قابل توجهی چشمه های آب گرم وجود دارند كه در كانون های مختلف آن می جوشند. چشمه های مذكور كه حاصل فعل و انفعال درونی سلسله جبال مركزی البرز هستند، دارای تركيبات و خواصی اند كه در رفع برخی از بيماری های مفصلی، استخوانی و پوستی نقش موثر درمانی دارند. مهم ترين اين چشمه های آب گرم عبارت اند از:
چشمه آبگرم آب آهن يا آب فرنگی(بالای روستای آب اسك لاريجان)، چشمه آبگرم آب اسك( روستای آب اسك بخش لاريحان)، چشمه های جواهرده، كتالم، و سادات محله (رامسر)، آب معدنی استراباكو، آب گرم رينه، چشمه های آب گرم رامسر، آب معدنی آمولو، آب گرم لاهيجان، چشمه آب گرم عمارت (آمولو)، محمد آباد، لاويج و تنكابن.
استان مازندران به دليل شيب تند رشته كوه هاي البرز كه سرچشمه رودهای فراوانی است، آبشارهای كوچك و بزرگ متعددی دارد كه از نواحی مختلف آن سرازير می شوند و عمدتا در نواحی مركزی اين رشته كوه قرار دارند. برخی از آنان بلند و پرآب و برخی ديگر كوتاه و كم آب هستند. هر كدام از اين آبشارها می توانند به عنوان يك جاذبه طبيعی فوق العاده، عامل جذب جهانگردان باشند. به طور كلی آبشارهای مازندران به دليل شرايط طبيعی هم در كوهستان وجود دارند و هم در بيشه ها و جنگل ها و در برخی نواحی نيز تركيبی از مجموعه كوهستانی را توام دارند. از آن جايی كه اين آبشارها در ارتفاعات و دامنه های بلند البرز قرار گرفته اند، دارای اقليمی مساعد و هوايی دل پذير به ويژه در فصول بهار و تابستان هستند و اغلب مورد استفاده هاي جهانگردان قرار مي گيرند. برخی از اين آبشارها عبارت اند از:
آبشار داراب كلا ( روستای آبكا ساری).
آبشار سواسره (ناحيه ای از توابع بلده غار پيرزن جانی : روستای اوكلاونور – كجور)
آبشار ايج يا ده قلو (روستای ايج اشكور)
آبشار آزارك( سنگ پشته رامسر)
آبشار چاردر(جنت رودبار)
آبشار ريش براز(جنت رودبار رامسر آبشار زنگت : روستای زنگت بهشهر)
آبشار اكاپل(جنگل های سردی چال كلاردشت)
آبشار هريجان( روستای هريجان – نزديك گردنه هزارچم)
آبشار شاهاندشت( جوار قلعه ملك بهمن لاريجان)
آبشار تيمره(وانای آمل)
آبشار پرومد( شمس آباد لاريجان)
آب معدنی استرآباكو(جاده لاريجان در محلی به نام قلابن)
آب معدنی آمرلو( مجاور رودخانه هراز)
آبگرم رينه(روستای رينه لاريجان)
دريای مازندران بزرگ ترين درياچه دنيا در شمال ايران بوده و تقريبا به شكل مستطيل است. از جنوب به ايران از خاور به تركمنستان از شمال خاور ی به قزاقستان از شمال به روسيه از باختر به جمهوری داغستان و از جنوب باختری به جمهوری آذربايجان محدود است. بيش ترين طول دريای مازندران 1203 كيلومتر است كه از شمال به جنوب ميان خليج بوگاتينسكی و منطقه مازندران قرار دارد. درباره خصوصيات زمين ساختی دريای خزر می توان گفت كه اين دريا از لحاظ زمين شناسی گودال فرو رفته ای است كه در آن ماده سنگينی از جنس پوسته اقيانوس به ضخامت تقريبی 15 تا 20 كيلومتر وجود دارد.
خانيكف محقق روسی در مورد اوضاع آب و هوايی دريای مازندران می گويد: « ... اگر خشكی و يكنواختی غم افزای دشت های نمک زار ساحل شمالی دريای مازندران را با گياهان سبز و خرم و به ويژه مناطق گرم سواحل جنوبی آن مقايسه كنند از اختلافی كه در طبيعت دو ساحل همين دريای داخلی در زمينه رشد گياهان ديده می شود در شگفت خواهند شد. در شمال يک الاغ به دشواری می تواند در برابر تحمل ناپذيری آب و هوا مقاومت كند و در جنوب ببربنگال يک حيوان معمولی است. نزديک آستراخان انگور به زحمت می رويد در خليج استرآباد و شبه جزيره پوتمكين Potemkin (آشوراده) درخت خرما خوب رشد می كند و كشت نيشكر و پنبه با موفقيت توام است و سرانجام هرسال قطعات يخ امواج قسمت شمالی را به هم زنجير می كند و پيش از آنكه زمان آب شدن آن ها فرا رسد در سواحل گيلان و مازندران گياهان گل می دهند و...» آب و هوای دريای مازندران يكسان نيست و عرض جغرافيايی باعث می شود تا آب و هوای گوناگونی پيدا كند. خليج قره بوغاز در شمال خاوری، خليج گرگان در جنوب خاوری و مرداب انزلی در جنوب باختری، سه بريدگی مهم آن هستند. خليج گرگان توسط شبه جزيره ميانكاله از دريای مازندران جدا می شود. هم چنين می توان به جزيره اسمال سای واقع در مرداب پلنگان و جزير آشوراده اشاره کرد. استان مازندران علاوه بر استقرار درجوار بزرگ ترين درياچه جهان (دريای خزر)، درياچه های متعدد كوچك و بزرگی نيز در نواحی جلگه ای و ارتفاعات دارد كه به نحوی مورد استفاده علاقه مندان به طبيعت قرار می گيرد که عبارت اند از: درياچه ولشت در منطقهي كلاردشت، درياچه ساهون، درياچه خضر نبی، درياچه استخر پشت، درياچه شورمست، درياچه عباس آباد، درياچه گل پل و درياچه سد دريوك.
تالاب ها نيز از مهم ترين جاذبه هاي طبيعي استان مازندران به شمار مي آيند كه در سرتا سر استان مازندران پراكنده شده اند. از مجموعه تالاب ها ومرداب های استان مازندران می توان تالاب ميانكاله، تالاب لپو و پلنگان، مجموعه تالابی سراندون و بالندون، تالاب گز و مرداب كندوچال را نام برد.
ضمن تشکر از شما ، آنچه مرا بر آن داشت تا بتوانم کاری هر چند کوچک و ناچیز انجام دهم علاقه و دوست داشتن به کشور و وطنم گلیرد بوده و امیدرارم با کمک از خداوند مستعان و لطف و احسان شما دوستداران مرز و بوم ایرانی بتوانم این روستای کوچک و دوست داشتنی را به همه مردم ایران و جهان بشناسانم. لذا مستدعی است با پیشنهادات و انتقادات سازنده خود مرا دراین راه خطیر یاری فرمایید.شریعتمدار